شهر اسکول بازی

حرفی نعرم خودتون بنگرید

طرف اسمشو گذاشته سامی اه اه

من اول طـلایی شدم

بنده طـلایی گشتم

بنگرید فقد ی ذره موندههههههههه

یکم بـلایکین شما هم .-.

عاقا منم مخام محلق شم😐😂

من ی 5 دیقه استراحت میکنم بعد پا ب پاتون میام

مهییییییییییییییییییییییییییی بسههههههههههههههههههههههه

انقد پست نذار بسه

کار خودتتتهههههههه

وعلا چرا هرکی هس پستای تورو نمیپاکه؟-_-

من ک تسـلیمم .-.

مهی ت هم ول کن

بعدا بازم میریم واس ارتقای اکس پی

پ.ن: هرکی داره میپاکه اینو نپاکه

اعتراف کنه

سیلاوم._.

خوب هستید عزیزان الاغم؟

خب اومدم چن تا چیز بگم 

1_ شینا بیا روبیکا دیگه پاکش نکننننننن

2_سر افتابه مسی جر خوردم قشنگ._.

3_ سامی واس پیام های بازرگانی میخوای کمکت کنم._.

4_ سه مورد بالا را یک بار دیگر بخوانید 

5_ ده بار دیگر مرور کنید

6_انها را حفظ کنید

7_دارم میرم ی نقاشی شاهکار بکشم عکسشو براتون میزارم*-*

8_مورد هفت رو یه بار دیگه بخوانید

9_هشتصد بار مرور کنید

10_حفظ کنید 

تامام._.

حال کنید از 4 مورد 10 تا دراوردم😐😂

یهه چییزییی ففهمممسستتمممممم!!!!!!

این بلاگیکسسسس ببییششضتترررر اازززز 5000 کارکتتررررر ننممیییپپپذذذییررررههههههههه😤

ییعننییی ممتتنااییی ببللنددد نممیییتووننییمم ببذااررییمممممم😭😭😭😭😭😭😭😭😭

پپسسس پسستتتااییی عررووسییی و کررممم و... رو چچییکااررر کننییمممم؟؟؟😭😭😭😭😭

برای وب کرسی هم داستانا و....😭😭😭😭😭😭😭😭

الان داشتم پست عروسی گلی و سوشی و... که بودو داشتم تو بلاگیکس میذاشتم هی ارور میداد ╥﹏╥ آخرم ینگنشو تونستم بپستم╥﹏╥╥﹏╥╥﹏╥╥﹏╥

دعوتی که بهت زدمو قبوووووول کنننننن بدووووووو

ننه محی برگشت⁦(◕ᴥ◕)⁩

ننه دلاور شما به کمک نیاز دارد⁦

(✪㉨✪)⁩

از اونجایی که کنسرت بلک پینک در یوتوب بخش اول رو از دست دادم میخوام به بخش دوم برسم⁦(✪㉨✪)⁩

که دو روز دیگست⁦(✪㉨✪)⁩

و اینکه تو یوتوبه و پولیه⁦⁦⁦⁦(╥﹏╥)⁩

و اینکه به پول ایران 525 تومنه⁦(●__●)⁩

و ننه بابای من بلام نمیخرن⁦(‘◉⌓◉’)⁩

اهم....کسی سایت گیل گانونی(غیر قانونی)میشناسه؟⁦(●__●)⁩

و اگه بگه براش هر وبلاگی رو هک میکنم⁦(‘◉⌓◉’)⁩

و راز در اوردن عکس از قالب(کد و عکس فرق نداره)رو هم براش اموزش میگیرم⁦┏(＾0＾)┛⁩

چی از این بهتر⁦♪(┌・。・)┌⁩

اینم لینک خرید بلیط:https://www.youtube.com/redirect?event=backstage_event&redir_token=QUFFLUhqa29ldlhZbXNIOGh6cWlzVVFfMUsxSkVaQzRfQXxBQ3Jtc0tuWVctYmhPQ2xIODBXWW8zbDY0VllzMVBJYUlDUzdHUkxjLWZkbFYtZENtTkdTNGhtWHdpR2tibXBTVnhlV3dKUUFFaFA5WDVpa1U4THEtalQ4QXdkVlpLSF9ITzNnaS1WWVpwT0tETmNRVkhkOWxYNA&q=https%3A%2F%2Fyt.be%2Fmusic%2FBLACKPINKTheShow&html_redirect=1

ممنان خلانم

​​​​​راستی کلی خبر براتون دالم که باید منتظر بباشید 

اهم اهم 

این لیست قسمت هایی بید که باید منتظر بباشید 😂🇮🇷:

۱-اسکرین شات هاو⁦⊙.☉⁩

۲-جنکای پلیز⁦(・o・)⁩

۳-Lotto⁦⋋✿ ⁰ o ⁰ ✿⋌⁩

۴-اسکرین شات هاو ۲⁦(((;ꏿ_ꏿ;)))⁩

۵-ستیول⁦(●__●)⁩

فعلا همینا😂😂🇮🇷🇮🇷🇮🇷

سامی:

حراااااااااج  حراااااااااااااج

شلوار کردی فقط و فقط 5000 تومان!!!!

دست دوم،

مال ماهی بوده، پ عتیقه حساب میشه😐

فقط باهاش میومده وب قدم میزده و هی ت حالت ارواح میگوزید باش

در ضم خشتکشم پارست ک اونم مهم نی

🏃من برم تا ماهی نیومد🏃

الفراریول

مهی: فرار کن وگرنه به دست ماهی کشته میشی بعد پخته میشی

ماهی یقه منو نگیر پیام بازرگانی به عهده سامی بود من اینجا نقش چغندرو بازی میکنم اندرستند؟

*ماهی و شینی و ننه دینی همانند قهرمان ها به سوی بچه ها میروند و میبینند همه شان نشسته و درحال پففیل لومباندن هستند*
*ننه دینی افتابه مسی را به صورت نوبتی بر سر همشان زده و میگوید: وقتی ما داشتیم عین خر میجنگیدیم شما داشتین میکوفتیدین؟ =_÷*
*کرسی با دهن پر میگوید: خب....(نقطه ها یعنی درحال لومبوندنه) خیلی....جنگه....باحال بود...ماهم داشتیم...مثل فیلم سینمایی....نگا....میکردیم....🍿*
*ماهی گرزش را بر شیکم کرسی زده و میگوید: اولندش با دهن پر حرف نزن😐😑 دومندش ما عین چی داشتیم میجنگیدیم شما داشتین میخوردین؟؟؟؟؟؟*
*کرسی غبضناک به وی مینگرد*
*سامی رو کول ماهی پریده و میگوید: بریم خونههههههههه خسته شدممممم😣😣*
*ماهی سامی را از کول خود پرت کرده و میگوید: نگران نباش میگذره😐(منظورش شکست عشقی افی به سامیه🤣)
ماهی ادامه میدهد: ولی عاری رو داریا*
*عاری جفتک زنان عر میزند: صدددد بارررر گفتمممم مننننن زننننن اوننن نیستممممممم😑😑😑😑*
*پری غیرتی شده و داد میزند: عاری فقط شوهر منه -^-*
*بهی پوکر کنان میگوید:سارفه •-•.....*
*عاری جفتک کنان یک جفتک بسیار شیرین و لذید بر نشیمنگاه بهی میزند و بهی به افق پرتاب شده و برمیگردد*
*بزرگ خاندان عربده میزند: گمشین تو لامبورگینی بریم خونه بعدش فردا دنبال افی بگردیم🕶*
*سامی از انکه دارد سوار لامبورگینی میشود رنگین کمان بالا اورده🌈*
*همه همانند😐 به وی مینگرد*
*سامی:لامبورگینی عخشمممممم****0**** *
*همه در سر خود میزنند که سامی بجای اینکه از پیدا کردن افی خوشحال باشد از سوار شدن در لامبورگینی خوشحال است💁🏻‍♀️🤦🏻‍♀️*
*همه دهن بر دهن سوار ماشین شده و ماهی استارت را زده و حرکت میکند*
*مهی شعر میخواند: دریا دریا دریاااااااا عشقمو دریااااااااا صاحب دریاااااااا مالکککککک دریااااااا*
*همه دست زده و مهی را همراهی میکنند*
*ناگهان زمین دهن باز کرده و انها برای بار دوم وارد دنیای دیگری میشوند ........*

سامی: اینم از پارت جدیدددد

مهی:امیدوارم خنده دار شده باشه😐

سامی:ب جون من مدیونید اگ لایک و نظر ندینااا -________-

گسترده ها -_____-

ما بدبختا باس یچی کاسب شیم دیه -_______-(همون اکس پیایی ک میگیریم با این لایک و کامنتا)

مهی:😐😐😐😂😂😂😂 

سامی:نظر لایک فراموش نشه بایییییی

آفتابه مسی تمام

*ننه دینی داد میزند: افتابه مسی منو اماده کنید🗡🗡🗡🗡🗡*
*ماهی فریاد میزند: گرز رستمم را بیارید🗡🗡🗡🗡*
*سوشی بوگندو افتابه مسی را به ننه دینی میدهد*
*سامی با ترس گرز رستم را به ماهی میدهد*
*ننه دینی داد میزند: حالا سلاح تو چیه هاااا؟؟😑😑😑*
*مبینا میخواهد سلاحش را در اورد.....همه منتظر هستند که ببینند سلاح شیطانی اون چیست.....او سلاحش را در میاورد و سلاح او چیزی نیست جز.....*
*افتابه پلاستیکی😐💔:*

*همه دقیقا همانند •_________________• میشوند*
*ماهی: با شماره ی من حمله میکنیم😑😑.....
یک ....
دو ......
ننه دینی: سسسسسهههههههههه*
#افتابه مسی vs افتابه پلاستیکی
*ننه دینی،ماهی و مبینا همانند خررررر به هم جفتک میزنند*
*پری از ان طرف داد زده: ننه دینی طبق اون حرکات نینجایی که بهت یاد دادم دخلشو بیاررررر -_@*
*رکسانا داد میزند: ماهیییییی داداشممممممم بهش بفهمون رئیس کیههههههههه✊🏻✊🏻✊🏻*
*مهی داد میزند: اگهههه خواهرموووو زندهههه برنگردونیننننننن خطبه عقدتونو میخونمممممممممم*
*پارمیس بر سر وی زده و میگوید: جمع کن خودتو الان وقتش نیست😑😑*
*ننه دینی جهت کرم و جدیت میگوید: ماهی برو شینی رو نجات بده این مبینا رو خودم حسابشو میرسم😑🗡*
*ماهی از خدا خواسته با سر قبول میکند و با گرز رستم به سوی شینی پیش افتاده*
*ننه دینی: افتابه پلاستیکی تو در برابر افتابه مسی من هیچی نیستتتتتت*
مبینا ضربه ای به دینی میزند و میگوید: اتفاقا مارکش عالیه از دیجی کالا خریدم*
*ننه دینی همچو ارش کمانگیر تمام زور خود را روی افتابه اش گذاشته و یک ضربه ی پشتلنیگانیش مانندی بر مبینا میزند*
*افتابه پلاستیکی مبینا همچو خاکستر شداهه و ناله کرداهه*
*مبینا با اینکه شکست خورده ولی باز میگوید: شینا دست منه هیچ کاری نمیتونید بکنید*
*ماهی از پشت وی میگوید: البته الان دست منه*
*مبینا سکته را رد کرده و میگوید: ایییییی پسره ییییی چشششش سفیددددددددد😑😑😑😑😑*
* همه هورا کنان در دست هم میزنند(همون بزن قدش)*
*مبینا میگوید: اینبارو شکست خوردم...ولی....دفعه ی بعدی اینطور نیست....*

*سامی و ماهی پوکرانه میگویند: قشنگ معلومه کم اوردی بروز نمیدی😐😑*
*سپس مبینا یک نیشخند بسیار تا بسیار شیطانی میزند و با رعد و برق محو میشود.............*

بفرمایید پارت 9:

سامی:این پارتو مهی نوشت ناموسن شاهکار در اومد

~این قسمت: ♡افتابه مسی vs افتابه پلاستیکی♡~

.

.

.

.

.

*همه همراه ماهی شیهان شیهان کنان سوار لامبورگینی ماهی شده و با هزار جور بدبختی و داد زدن های ماهی همه جا شدند**همه همچنان درحال شیهان شیهان کردن هستند*
*ماهی تا میاید ماشین لامبورگینی را روشن کند ناگهان رعد و برق میزند و همه جا تاریک میشوند*
*سامی یک جیغ دخترونه زده و خودش را در بغل عاری پرت میکند*
*بهی داد میزند: سارفهههههههه******-****** *
*عاری خشم اژدها میگیرد و سامی را همانند توپ کرده و در ماشین ماهی شوتینگ کرده و داد میزند: مگه خودت ناموس ندارییییی😑😑😑😑😑*
*سامی میگوید: خو زنم نیست که بپرم بغلش*
* ناگاه دختری همچو خر پرنده در زمین فرو می اید و میگوید: سلامی دوباره...*
*ننه دینی همچو خر علف نخوره اعصبانی شده و داد میزند: تووووو اینجااااااا چهههههه گ**** میخوریییییی*
* همه با چشمانی همچو 0_____°  به ننه دینی مینگرند*
*ماهی میگوید: ای مرغ بی پرو بال کچل زود توضیح بده😑😑😑😑*
*ننه دینی درحالی که از خشم موهای ننه محی را میکشد میگوید: این خواهره من هست😑 به اسم....مبینا....کسی که بهم خیانت کرد😠*
*همه از تعجب سرشان را در دیوار میکوبند*
*پری داد میزند: ش...شی..نی...*
*همه ی نگاه ها به مبینا کشیده شده که شینی در دستانش اسیر شده و طلب کمک میگیرد*
*ماهی و ننه دینی همچووووووووو گاو حامله....چیز همچوووووو گاوووو اعصبانی میشوند*
*ماهی میگوید: عش...چیز شینی دست تو چیکار میکنه عوضییییی😠😠😠😠*
*ننه دینی فوش کش کنان مینالد: دختر دور دونه ی من دست تو چیکار میکنه ای پستتتتت فترتتتتتتت*
*مبینا خنده های شیطانی کرده و میگوید: من خیلی وقت بود منتظر انتقام بودمیا تسلیم میشی یا باید با من بجنگی👿*

این قسمت اوله

بقیش ت پست بعد

بـلاگیکس پدرمو در اورد قبول نمیکرد 3 قسمتش کردم ._.

ساعت 2:38 شب ._____________________________.

رفتیم پشت باشگاهمون`>`

محض اطـلاع پشت باشگاهمون ی جنگـل عه ._.

همین جـلو ت جنگـل ن ینی ی جور حیاط پشتی باشگاهمون تیر اندازی کردیم خعی حالید `>`

امروز عکس نگرفتیم عوضش فردا میخایم بریم عکس میگیریم

ب بابام میگم فیـلم و عکس بگیره ببینین چطو میزنم هدفو جر ... چیز پاره ... اصن سوراخ سوراخ میکنم

همین دیه بای

پ.ن: تفنگ بابام ی شاتگان کایبر 12 عه(اسم و مدشو یادم نیس😐 فقد میدونم تفنگش ساخت تُرکه) تازه مجوزم داریم 

گفتم بدونین ک یکی نیاد بگه غیر مجاز تیر اندازی کردین

پ.ن2: مهی خودش اجوزه داد از `>` استفوده کنم عوض اینکه پارت افتابه مسی بدم

همین دیه خدافس `>`