شهر اسکول بازی

سلام به وبoskolbazi1399خوش اومدید🎪 اینجا اڪًـیپ ما ڪًـلۓ اسڪًـول بازۓ از خودشون درمیان🤪امیدوارم اینجا خیلۓ بهتون خوش بگذره🔥🖇️

بیاید ببینم

قصد دخالت نداشتم ولی ناسلامتی خب من مدیر دوم و پلیس اون وبم

خب خب خب

ببینید بلاگفا هم سرورش قدیمی شده هم امکاناتش کمتره و هم سرورش هرماه بروز میشه

پنلشم خیلی رو مخه

در ضمن اگه بازدید کننده به بلاگفا بیاد براش چیز خاص و جذابیت خاصی نداره ولی نو بودن بلاگیکس و امکاناتش بازدید کننده بیشتری میاره

اگه کافی نیست بازم بگم😑

 

 

 

فیلم سینمایی شلوغی《The Hustle》

 

 

خب خب امدم با یه فیلم خارجی بسیاررررر طنزززز😂😂😂

البته ینگنه منحرفی هست گفته باشم نگین نگفتی😂😁

خب خب یکم توضیحات درمورد این فیلم

خلاصه:آن هاتاوی و ریبل ویلسون به عنوان هنرمند ی زن ، یکی از اجاره پایین و دیگری طبقه بالا ، که گروهی را به دست می گیرند مردانی را که به آنها ستم کرده اند ، می گیرند.

 

خب ادبی نمیفهمین خودم خلاصشو میگم😂😂

درمورد دوتا زن هست که کلاه بردار هستن و فقط به تمام مردایی که بهشون ظلم کردن کلاه برداری میکنن و.....

خب خب برای پوستر و فیلمش گمشین ادامه😂

 

ادامه مطلب

جررر😂😂

نیححح کی شلوار زیریو یادشححح؟😂😂😂

😂

وختی...

نت تا ی ساعت دیگ تیموم میشح و 20 گیگ اضاف اومدح و تو هر چی دم دستته رو دان موکونی•-•

و هچ رحمیم ب نت نمکنی😐

چقد حال میدح لامصب😂

الن حدود 5 قسمت انیمه و 3 قسمت ران دان کردم._.

انیمه ها هر کدوم 100 خورده عی مگ._.

رانم هر کدوم 500 و خورده عی مگ._.

و هنوزم در حال دان کردن._.

بخ بخ مرحومه نت😂

نت خوفی بود با وجود دان کردن کلی چیز اخ نگف😂

ترووووخداااا

یااا یههه قالب درست حسابی بزارییییید یا این بالابرو برداریییییید😡😡

تازشم یه فکری به حال وب جایگزین کنییییییید

بلاخره

 

بلاگیکسسسسس؟؟(عنتر=-=)

 

یااا

 

بلاگفااا؟(عشخم*-*)

 

نارگیل عصبی تامام-_-

پست -___-

رومخ ترین چیزی ک ی بلاگر بلاگیکس باش مواجه میشه -____- :

ادمو واس ی پست گذاشتن پیر میکنن -________-

ماهی لدفن بجواب :--:

ماهی ت فری چطو منو پیدا کردی؟ 0___0

یا اصن اون ماهانی ک بم ریکوست داد تو بودی؟ .___.

انیمه ی فرزند اب و هوا《Weathering With You》

 

نمد چرا حسم بهم گفت انیمه بزارم😁😁😁

راستی (انیمه‌طور👑👼) به موضوعات ایضافه گشت😁😻

راستی اگه انیمه ی سریالی هم خواستم ببینم دونه دونه قسمتاشو اینجا میزارم😉

ایهیم بقیه هم انیمه و فیلم بزارن منه بدبخت فقط دارم میزارم -_@

خب خب از عنوان معلومه که اسم این انیمه فرزند اب و هوا هست

البته خودم هنوز ندیدمش😅😅😅

ولی شباهت زیادی به انیمه ی اسم تو(your name) داره😁

بلی کسایی که انیمه ی اسم تورو دیدن میتونن بفهمن که این انیمه عاشقونس🙃

خب یکم توضیحات درمورد این انیمه

انیمه «فرزند آب و هوا» با عنوان اصلی «Weathering With You»، داستان پسری شانزده‌ساله به نام هداکا را روایت می‌کند که از روستای خود فرار می‌کند تا در یک تابستان بارانی در کلان‌شهر توکیو به دنبال کار بگردد. دست بر قضا او عاشق دختری عجیب به نام هینا می‌شود که قادر است آب‌وهوا را کنترل کند. آنها تصمیم می‌گیرند از قدرت هینا برای کسب درآمد استفاده کنند، غافل از این که این کار برایشان هزینه‌هایی به دنبال دارد

 

شخصیت اصلی ماجرا، پسری است به نام هداکا (با صداپیشگی کتارو دایگو) که در اولین صحنه، با جراحت‌ها و کبودی‌های روی بدنش دیده می‌شود. فیلم، هیچگاه توضیح نمی‌دهد که دلیل این زخم‌ها چیست اما مخاطب این‌گونه برداشت می‌کند که او قربانی سوءاستفاده والدینش شده است؛ این آزار و اذیت‌ها باعث می‌شود هداکا از خانه فرار و سختی‌های زندگی در شهری غریب را تحمل کند. در همین حال، هینا (با صداپیشگی نانا موری) دختری است که در کنار سختی‌های یتیمی باید از برادر کوچکترش هم مراقبت کند. مصائب هینا به همین موضوع ختم نمی‌شود و او باید با پیامدهای احتمالاً فاجعه‌بار تبدیل‌شدن به یک «دختر آب‌وهوا» نیز کنار بیاید؛ «دختر آب‌وهوا»، الهه‌ای افسانه‌ای است که می‌تواند بارش باران را به طرزی جادویی متوقف کند.

 

خب این انیمه فیلم هست و سریالی نیست😁

علاقه مندان ژانر عاشقونه و درام ببیننش😻

برای دیدن این پوستر و فیلمش به ادامه ی مطلب مراجعه فرمایید😂😂😂

ادامه مطلب

مرخصی👯

سلام😊

خب میرم سر اصل مطلب

یه مدت نیستم ​​​​​​بخاطر اینکه کلی کار دارم

و معلومم نیست که کی بیام 😴

کرم هم نی. 😐

گرچه واستون هم زیاد مهم نی😐

مهی داداشی یه زحمتی واست دارم چون تو تنها کسی هستی که بهش رمز پنل و .... این چیزا رو دادم😁

تو گفتینوم چندتا نکته رو بهت میگم ._.

میسی داداشی❤

همین دیه بای😊

های اوری وانننننن*-*

این روز بزرگگگگگگگگگ و خرررر و الاغ رو بهتون تبریک میگممممممم

 

99\9\9

 

 

کیبورد گوزفندم درست شدهههه*-* چیزه گوسفند منظورم بود._.

 

البته هی خراب میشه-____-

 

خف خف چی بگم؟ 

 

دیلم براتون تنگ شده بود*-*

 

 

**********-**********

 

 

راستی ._. اممممم یادم رف چی میخواستم بگم'_-

 

 

و اینکه سامی جان پیشرفت کردی در نوشتن داستان ._. تبریک عرض الیرم._. 

البته همش زحمات خودمه^~^

برج ایفل خم میشود*

 

خب چیزه ام زحمات خودتم هس._.

 

برج ایفل به حالت عادی برمیگردد*

 

 

ولییییی پروفایلم خیلی خوشگله*****-******

 

برج ایفل به دلیل خم و راست شدن 45 کیلو لاغر میکند*

 

 

خب هس دیگه:|

 

برج ایفل از جا کنده شده و به کهکشان راه شیری پرتاب میشود*

 

خب خداروشکر از دستش راحت شدم._.

 

برج ایفل اشک ریخته از دست دینا و برسر خود میکوبد* 

 

از اعضای وب تقاضای قبر 4 طبقه میکنه*

 

 

گود باییییی*-*

 

 

همه توجه!!

سلام علیکم

 

خف خف با نام خداوند سریع میرم سراغ اصل مطلب•-•

 

الان منو کرسی درگیر بودیم و دعوا میکردیم که وب میراکلسی رو آخر در کجا بگذاریم😐

 

خعب خعب آخر هم قرار شد نظر سنجی بذاریم😁

 

و خب ازونجایی که بنده هنوزی که هنوزه یک بار هم نظر سنجی نگذاشتم و سه ساعت داشتم وَر میرفتم تا مدل نظر سنجی گذاشتن رو بفهمم...

 

بیاین تو نظرات بگید😐

خیلی هم عالی نیشخوند

 

اینگونه دیگه کسی هم نمیره دوبار تو نظر سنجی شرکت کنه نیشخــــنــــد

 

خب دیه بچه ها بفرمایید بگویید وب میراکلسی رو کجا بذاریم؟

 

بلاگفا؟

 

یا

 

بلاگیکس؟

*اگر شد لطفا یکی به من بی نوا هم گذاشتن نظر سنجی رو بعدا یاد بده😅

F**k-_-

چرا من بدبخت تو این بلاگیکس عنتر نمیتونم قالب بزارم قالب قبلی رو تو میهن ذخیره کرده بودم اومدم بزارمش نمیاد اه ننه من میهنننن و میخوامممم نمیشه لعقل بریم بلاگفا من نمیتونم با اینجا کنار بیام😭😭😭😭😭😭😭😭😭🔪🔪🔪🔪🔪😐😐😐😐😐😐😐😐😑😑😑😑

♡افتابه مسی♡p8♡

 

اخیش اینم اخریش😩😩

سامی امروز همه کارارو رو دوش منه بدبخت گذاشتی😑😑😑

اینم از پارت جدید امیدوارم خوشتون بیاد😁


~این قسمت:اتفاقات عجیب~

.

.

.

*ب اشپز خانه رفته و ی چیزی کو...چیز میخورد*

 *در حال خوردن ب جاهای دیگر خانه رفته و دنبال اهل خانه میگردد*

 *دلشوره میگیرد(بیرون برف میبارد) لباسی گرم پوشیده و ب کوچه میرود*

 *و با صحنه ای مانند این مواجه میشود 0_________o :

*سوووت و کوووررر...*

 *تا ب حال محله ی مش قلی (اسم اصلیشو یادم نیس :/) را اینطور ندیده بود*

 *او... یعنی شینا...دلتنگ بقیه شده بود*

 (در همان لحظه ویلای شمال)

*هلههه دان دان دانه هله یدانههه یدانه😂*

*بروبچ وسط خانه پارتی راه انداخته و قر میدهند😂*

 *سامی: تا حالا انقد بعد از ی اتفاق عجیب (همون پرتاب شدنشون ب امریکا) انقد خوشحال نبودم💃*

*افی افسرده طور گوشه ای نشسته*

*سامی پیش وی میرود*

*او را در اغوش گرفته و با وی حرف میزند*

 *شیپر ها تا میان دهن وا کنند ننه دینی مانند سوپر من ... چیز سوپر زن با حرکت جانانه ای افتابه مسی اش را ب صورت دومینو وار ب ترتیب روی سر انان فرود می اورد*

 *ننه: خاک ت مختون کنن اینا زن و شوهرن😐*

 *شیپر ها خفه گشته*

 *افی سامی را پس زده😳*

 *سپس کاپشن چرمی ک سامی برای او با پول فروختن وانت داغون به اوراق فروشی خریده بود را پوشیده و از خانه بیرون میرود*

*سامی عزیزم کنان ب دنبال او دویده*

 *بعد از چند لحظه همه در حیاط ویلا جمع میشوند*

 *افی در مرکز حیاط رو ب روی بقیه ایستاده*

 *سپس دو دستش را ب سمت اسمان برده*

و میگوید: هیچ وقت بم توجه نکردین ...

پ بهتره نباشم😈

 *ناگهان رعد و برقی🎇✨ افی را مانند جادوگر ها غیب میکند*

*چند لحظه بعد :*

*سامی در حال عر زدن روی زمین غلت میزند💔😭*

*بقیه هم ناراحت شده و عر میزنند😭*

*کاراگاه ماهی وارد صحنه میشود🕶*

*ماهی:دنبالم بیاین*

 *همه همراه با ماهی ب زیر زمین ویلا میروند*

*همه با صحنه ای مانند این مواجه میشوند 0_________________0 :*

 

*همه مانند خر با چشمانی از حدقه بیرون زده ودهانی تا هسته ی زمین باز ب در و دیوار زیر زمین زل میزنند😳*

 *سامی ناگهان میگوید : عه ماهی ت انقد خطت🖊 خوب بود ما نمدونستیم کلک؟😉*

 *همه در همان لحظه بعد از حالت مات و مبهوت ب پوکر تغییر جنسیت ...چیز تغییر حالت میدهند و بعضی دو دستی ب پیشانی خود میزنند💁🤦 ک طرف نیم ساعت داش ب خط نستعلیق ماهی بالای نقشه ب جا خود نقشه نگا میکرد 😑💁🤦 *

*ماهی: اگ دقت کرده باشین میبینین ک من در هر موقع ک شما مشغول کاری بودین منو کم دیدین*

 *ماهی ادامه میدهد: طبق تحقیقات من همه ی اتفاقات عجیبی ک واس ما اتفاق افتاد(مث اون پرتاب شدن ب امریکا) کار ی نفره و اون یکی از ارواحیه ک قبلا باش ارتباط داشتم ... بیل*

 *بقیه: بیل؟؟!0____0* 

*سامی: خاک ط سرت مگ بیلم روح داره؟😐* 

*ماهی: اقاااا اون بیل ن*

*-کدوم بیل؟*

*-همون بیلی ک اهو ناز داره عای بله 💃😂*

*چیز اهم اهم اشتب شد اسمش Bill عه اینم عکسش* 

(از اون همون بیل تا الان ماهی داره حرف میزنه)

*بیل سایفر*

 *یجورایی دشمن قسم خورده ی منه*

*😂و امااااا میرسیم ب چیزی ک اصن بش توجه نکردینننن😂*

 *هیشکی توجه کرده ک شینی جو . . . چیز اشتب شد شینی اینجا نیس و ت محله مش قلی جاش گذاشتیم؟* 

5 دیقه بعد:

*ننه دینی با افتابه اش بر سر سامی میزند و دخترش را می طلبد*

 *پری گوشه ای نشسته و عمه عمه میکند😭*

*مهی از کرسی زنش خاهرش را میخاهد*

 *ماهی ارام ارام از جو خارج شده و سوار لامبورگینی اش میشود*

 *همه با هم: کجا؟*

 *ماهی: میخام برم سوار بر اسب سفیدم دنبال عشقم😍*

 *شیپر ها اینبار تا میان دهن وا کنند ننه دینی و بقیه هم با او همراه میشوند: شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان😂*

ادامه دارد ............


سامی: چطو بود؟😁

همش کار خودمه 😁

با تچکر از مهی بابت جا ب جایی پارتای قبلی و این پارت😁

مهی: خواهش میکنم😑

سامی: نظر لایک فراموش نشه

راستی کاتی پوسترو بی زحمت درست کن🌹😁

شینی: درستیدم ._. اما احساس میکنم خیلی زشت بیده ._.

آفتابه مسی تمام

♡افتابه مسی♡p7♡

 

*و ان مرد کسی نبود جززز*

 

*ترامپ با زیر شلواری گل گلی._.

*ترامپ از ماشین خود پایین می آید و دستی بر موهای خود میکشد *

*همه پوکر نگاهش میکنند*

*ترامپ فکر میکند همه از درصد بالای جذابیتش به او نگاه میکنند و پایش را بالا میگیرد تا مردم کف آن را لیس بزنند*

*همه عوق میزنند🤢*

*ننه دینی صبرش تمام میشود و نمیتواند ترامپ خل شده را با شلوار گل گلی تحمل کند*

*به اطراف مینگرد*

*نظرش به ماهی جلب میشود *

*ماهی فکر ننه را میخواند*

*با چشمانی 0___0 به ننه مینگرد*

*به ننه التماس میکند که این فکر را از سرش بیرون کند*

*اما ننه دست بر نمیدارد و میرود و در گوش خواهرش محی نقشه را میگوید*

*ننه محی بسیار از این پیشنهاد ننه دینی خوشش می اید و او را تشویق میکند*

 

*ننه دینی میپرسد:محی حالا چجوری این کار رو انجام بدیم؟*

 

*ننه محی ان لحظه مغزش هنگ میکند و قابلمه ی خود را برمیدارد و با ان به سر خود میزند اما تاثیر نمیکند*

 

*ننه میرود تا از مارال نظر بخواهد*

*مارال میگوید:پیش پیش پیش فیش فیش فیش(چیه .__. مثلا داره در گوشش میگه دیه)*

*ننه از نقشه ی مارال بسی خرسند میشود و برای تشکر از او با افتابه بر نشیمنگاهش میزند*

 

*مارال و ننه دینی به ارامی به سوی ماهی میروند *

*ننه دینی به مارال چشمک میزند;)*

*ناگهان مارال شال ننه محی را به دور چشمان ماهی میبندد*

*و ننه دینی میخواهد وارد عمل بشود که متاسفانه میبیند ماهی ابرویش میرود*

*ننه با خود میگوید چه کنم چه نکنم؟ که فکری به ذهنش می اید* 

*از افتابه خویش به عنوان بلندگو استفاده میکند و عربده میزند:ماهیییی بدو یجوری شلوار مبارکتو بده بهم بدم به این ترامپ ننه مرده *

*مارال در گوش ماهی میخواند:یا همین الان شلوارتو میدی یا مجبوری شب موقع خواب با شینا در یک تخت بخوابی*

*ماهی با اینکه از خدایش است ولی میگوید باشه باشه میدم*

*و تمبان(همون شلوار) خود را به ننه دینی میدهد*

*ننه دینی به سرعت جت به سمت ترامپ میدود تا شلوار را در کله اش جای دهد(امممم چیزه اشتب شد یعنی شلوار را به او بدهد)*

*و ننه دینی همانطور که میدود نگاهش در نگاه ترامپ گره میخورد*

*ولی ننه یادش می اید که قبلا با دمپایی خود ازدواج کرده است*

*و به همین دلیل نگاهش را از ترامپ میگیرد و شلوار را در سوراخ دماغ های ترامپ میکند(ای بابا بازم اشتب شد .. ینی شلوار را به اون میدهد)*

*ترامپ که خل شده است نمیداند با شلوار چه کند*

*از ان ور ماهی عربده میزند شلوارم کجایی دقیقا کجایی ؟ کجایی تو بی من . تو بی من کجاااایییییی*

 

*ننه دلش برای ماهی میسوزد و ناگهان چادر خود را بر کمر ماهی میبندد*

شینی  با چشمانی0___0 به وی مینگرد *

 

*عربده میزند:الماهی والعرب... هاتانِ بنتانِ0___0 و النسیانِ والمنگولانِ(و هر چیز عربی چرت و پرتی که میداند میگوید)*

*ماهی با نگاه کردن به خودش همچو خر میخندد*

*همه ابراز تاسف میکنند که بزرگ خاندانشان به این وضع افتاده*

*ننه محی شال خود را بر روی چشمانش میبندد و به سمت ترامپ میرود تا شلوار ماهی  را به او بپوشاند*

*یک عده زن با لباس های بسیار نامناسب از انجا رد میشوند*

*ننه دینی یاد جوانی هایش می افتد*

*و یکدفعه ............!*

________________________________________________________________________________________________

افتابه مسی تمام

شینی: تادام پوستر درست شد😁

ساری سامی😁

تا اومدم پوستر رو درست کنم حالم خراب شد بحاطر کلیه ام و هزارتا ماجرا😐

خلاصه همین الان وقت کردم درست بکنم😁

ببخشید اگر بد شده😶

پ.ن: مشکلی نیست با ماهی تو یک اتاق میخوابم ولی ماهی رو تو یک کمد زندانی میکنم بعدش خودم با خیال راحت تو اتاق میخوابم😁😂

سامی:تنکیو عاااوولی بشده😁

♡افتابه مسی♡p6♡

 

ننه کجایی که ببینی بچت دستش شیکست 😭

*وی در ذهنش نقشه ی قتل سامی را میکشد*

 

~این قسمت:مطربان اسکیول~

*و بی هدف شروع ب راه رفتن می کنند

.

.

.

*در راه فکر هایشان را روی هم ریخته و فکر میکنند ک چ خاکی‌بر سر خود بریزند😐*

*تا اینکه ب خیابانی پر از کسانی ک دارن اهنگ میخونن و پول در میارن میرسند*

*ناگهان فکری ب سر مهی خطور میکند*

*او میگوید ک برای پول در اوردن باید مطربی کنیم*

قیافه ی بقیه اینگونه میشود :O___o

*  هیچکدام قبول نمیکنند*

*ننه دینی افتابه را با یک حرکت ب ترتیب بر سر انها فرود می اورد و میگوید که شما غلط میکنین نمیرین😐*

*انها باز هم قبول نمیکنند*

*وی افتابه مسی را ب نشانه ی تهدید ب انها نشان میدهد*

*بقیه با ترس و لرز قبول کرده و بند و بساط مطربی را جور میکنند*

*انها بلاتکلیف ایستاده اند و ب هم زل میزنند .__.*

*ناگهان سامی شروع ب خواندن میکند*:

I got a song filled with shit for the strong-willed

*همه سر ها ب او بر میگردند*

سامی ادامه میدهد:

When the world gives you a raw deal

 

Sets you off ’til you scream, “Piss off! Screw you!”

 

When it talks to you like you don’t belong

 

Or tells you you’re in the wrong field

 

When’s something’s in your mitochondrial

 

‘Cause it latched on to you, like—

 

Knock knock, let the devil in

 

Manevolent as I’ve ever been, head is spinnin’

 

This medicine’s screamin’, “L-L-L-Let us in!”

 

L-L-Like like a salad bowl, Edgar Allan Poe

 

Bedridden, shoulda been dead a long time ago

 

Liquid Tylenol, gelatins, think my skeleton’s meltin’

 

Wicked, I get all high when I think I’ve smelled the scent

 

Of elephant manure—hell, I meant Kahlúa

 

Screw it, to hell with it, I went through hell with accelerants

 

And blew up my-my-myself again

 

Volkswagen, tailspin, bucket matches my pale skin

 

*چند نفر برای شنیدن اهنگ دور سامی جمع میشوند*

*ساری هم کم نمیاورد و او هم شروع ب خواندن اهنگ کیل دیس لاو بلک پینک میکند*

*چند نفر ب دور عاری جمع میشوند*

*مهی عصبانی شده و داد میزند: اونننن اهنگووووو بدون مننننن میخونییییی!؟؟!😡*

*سپس مهی همراه سامی شروع به خواندن میکند*

*و افی هم از حالت بی حوصلگی در می اید و شروع ب خواندن اهنگ پوست شیر ابی میکند*

افی:

قلب تو قلب پرنده

پوستت اما،  پوست شیره

زندون تنو رها کن

این پرنده ، پر بگیره

ساری:

Let's kill this love!
Yeah, yeah, yeah, yeah, yeah
Rum, pum, pum, pum, pum, pum, pum
Let's kill this love!
Rum, pum, pum, pum, pum, pum, pum

سامی و مهی:

Venom
(I got that) Adrenaline momentum (venom)
Not knowing when I'm
Ever gonna slow up and I'm
Ready to snap any moment-um
Thinkin' it's time to go get 'em
They ain't gonna know what hit 'em
(When they get bit with the)
Venom

*بعد از چند دقیقه هرکی بود و نبود دور ان چهار نفر جمع میشوند🤣*

*بقیه ی مطربان عصبانی میشوند و با چشمانی ب خون بسته ب ان چهار نفر مینگرند😡*

*انها بساط خود را جمع کرده و میروند تا جای دیگری کاسبی کنند*

*بعد از پایان اهنگ ها مردم پولی برای انها میگذارند*

*در حالی ک سامی و ساری و مهی و افی درحال پول شماردن هستند یک لیموزین جلوی انها می ایستد*

*مردی از ان لیموزین پیاده میشود*

*و ان مرد کسی نبود جززز . . . *

___________________________________________________________________________________________

بییسکویت خوب من😐

پر انرژی نسترن😐

سلامت و شیرینه بدون شکرر😐

نسترن ، صفر درصد😐

کیف دلارو کوک کن😐

هم تو کار ، هم خونه😐

خستگی هارو دور کن😐

نسرن صفر درصد😐

بیسکوییت صفر درصد نسترن شما را ب دیدن ادامه ی برنامه دعوت میکند😁

(عکس بیسکوییت نسترن ب دلیل زیاد کردن حجم پست برداسته شد -__-)

مجری برنامه:

با عرض پوزش تبلیغات اشتب پخش بشد الان پست تمام شده اس😁

چشتون در اد نمیگیم اون مرده کیه😝

تا پارتی دیگر خداحافظ😁

________________________________________________________________________________

آفتابه مسی تمام