پست -_-...
خلاصه ک گفتینو عم کم کم برام داره**** میشه•-•
خو ی راه حلی واس منی ک سیمکارت نعرم هم بدین-_-
خففف شماره داران برن احراز هویت کنن منم برم ی گلی بکوبم ت سرم:|
خلاصه ک گفتینو عم کم کم برام داره**** میشه•-•
خو ی راه حلی واس منی ک سیمکارت نعرم هم بدین-_-
خففف شماره داران برن احراز هویت کنن منم برم ی گلی بکوبم ت سرم:|
هیلو'-'
حالا که شینی قهره نییت من پست هایی که توش سوال میپرسید میپرسم'-'
(لغت نامه:
شینی یا تمان شینا با نام مستعار کاترین رفیق فابریک سوگل ملقب به اسکول گل گلیکراش زده روی زنده یاد روح وب ماهی که با کم رنگ شدن و محویت سوگل و قهر شینی اقای ماهی همکنون در وضعیت خطر سینگل به گوری مباشد'-')
سوال'-'
الگوهاتون تو وبلاگا''-''
من
مای لیدی(النا)میراکس
آیانا پست سازی و ادیت با پیکس ارت'-'
نالیا کدنویسی
(اخلاقشم خیی دوست (ಡωಡ)
واندا( ارت دیجیتالی'-')
تو انیمه هم کل وب الی سنپای (ಡωಡ)
کیپاپ عاری و ننه محی'-'
جواب بودین یالا الگو های شما تو وبلاگا'-'
بیاین امشب ی پست بزاریم پنت هاوس بازی کنیم😭😭😭
یا اثن بریم چتروم😭😭😭
خعلی دیلم تنگولیده واس اون روزا😭😭😭
عاقا•-•
گوشیم ت شارژ بود•-•
26 درصد بود•-•
انتنش قط بود•-•
داداشم گف روشن خاموشش کن درس میشه•-•
منم کردم•-•
روشن کردم دیدم شارژش شده 91●---●
پرام پشمام کرکام برگام حجمام •-•
قبلنم اینجوری میشدا ولی ن انقد فوقش 10-20 درصد میرف بالا•-•
*وی میرود پشم های خود را جمع بنوماید*
عاقا صب ساعت تقریبا 7 اینا ی طوفانی اومد اصن...•-•
من خرس قطبیم عز خاب بیدار کرد._.
خعلییییی تند بودا•-•
در حموم عم صدا میداد._.
عز بیرونم صدای وسایل میومد•-•
بععد ساعت 10 اجیم اومد بیدارم کرد
منم وسط خاب شیرین عجیب غریبم بودم._. *-**معمولا عز خابای عجیب خوشم موعاد•-•*
بعد گف بیرونو بنگر...
داش برففففف میباریددددددددددددددد*--------*
خوداااااااا*-----*
سومین برف امساللل*--------*
منم سریعععع پاشودم ب بهونه دسشویی رفتم بیرون._.
اونم فخت با ی سویشرت•-•
درو باز کردم با وسایلایی ک ت حیاط ریخته بود برخوردم•-•
ی دمپایی اونورررر ی دمپایی اینورررر در سطل اشغال اونوررررر خود سطل اشغال اینوررررر
اصن اشفته بازاری بود واس خودش•-•
پوکررر رفتم اونور حیاط ک با منظره ی زیبای برف شدید روبرو شدم*----*
چک کردم دیدم پرده ها بستس یا نح همش بسته بود شروع کردم ب ورجه وورجیدن._.
عاخرشم رفتم دسشویی•-•
اومدم خونه چپیدم ت شوفاژ•---•
عاهیییییی هنوزم سردمههههههههه
عاری یخ زده تیماممممم
امروز....فخ فخ....من....وب زدممممممممم*****-******
۱ بهمن پارسال آوایی بورام اکانت بساختتتتت*****-*****🎶🎶
دقیق یادمه ساعت چند پست بگذاشتمو وبو افتتاح*درسته؟😐*کلدم هق هققققق....
۱۶:۳۱
ای میهن بلاگ عنتررررر نذاشتی وبم یکساله شهT___T
وای اولش بلد نبودم چطور وارد شم همش ادرس وبو میزدم همراه با کاربری بعد میگفتم مثلا بقیه میان اینجا چجوری پست میزارن؟
اخ اخ اخ بعدش که یاد گرفتم بلد نبودم چطور عکس اپ کنم لینکشو کپی💔
اومدم تو یه دفترم لینک به اون بلندی رو نوشتم بعدش گفتم یعنی بقیه اینطوری میکنن؟پس چطور سریع پست میذارن؟💔
هنوز اون برگه دفترمو دارممم
وایی چه ذوق و شوقی داشتم🖤
بهمن وب زدم
بهمن اومدم تو شعبه اول وب تانیا با عاری و سامی و پری و پری عقلی و ماهی و انسه دوست شدم*-♡
اخ اخ اخرش نفهمیدم اون الی پسر بود یا دختر؟کیا یادشونه؟
بعد تا من میومدم میدیدم ماشالا چقد چت کردین🖤
بهمن با مهی دوستیدم***-***
بهمن تو وب عسل نویسنده بشدم😢💔
بهمن اولین داستانمو نوشتم ~عشق همیشگی~ که اخرشم ولش کردم چون ایده نداشتم واسش
هیییییییییی اون شبی که فرداش اوایی برام اکانت زد دوست خرسم اومده بود خونمون
بعد اخر با اوا چت میکردم میگفتم دوست برادرم اومده خونمون اونم گفت الان؟چه وقت شناس منم گفتم کجاش وقت شناسه مطمئنم واسه خوردن اومده
هی روزگاررررررر چه زود گذشت
اهم اهیم اینجور نگاه نکنیدا بعد بگین داره پز میده چیه خب بدجور ذوق دارم
هیی بیاین همدردی کنییییین😢😢🖤