شهر اسکول بازی

سلام به وبoskolbazi1399خوش اومدید🎪 اینجا اڪًـیپ ما ڪًـلۓ اسڪًـول بازۓ از خودشون درمیان🤪امیدوارم اینجا خیلۓ بهتون خوش بگذره🔥🖇️

پست -_-...

 

 

خلاصه ک گفتینو عم کم کم برام داره**** میشه•-•

خو ی راه حلی واس منی ک سیمکارت نعرم هم بدین-_-

خففف شماره داران برن احراز هویت کنن منم برم ی گلی بکوبم ت سرم:|

امشب باز قصه داریم قصه های تازه داریم....:|

هیلو'-'

حالا که شینی قهره نییت من پست هایی که توش سوال میپرسید میپرسم'-'

(لغت نامه:

شینی یا تمان شینا با نام مستعار کاترین رفیق فابریک سوگل ملقب به اسکول گل گلیکراش زده روی زنده یاد روح وب ماهی که با کم رنگ شدن  و محویت سوگل و قهر شینی اقای ماهی همکنون در وضعیت خطر سینگل به گوری مباشد'-')

سوال'-'

الگوهاتون تو وبلاگا''-''

من

مای لیدی(النا)میراکس

آیانا پست سازی و ادیت با پیکس ارت'-'

نالیا کدنویسی 

(اخلاقشم خیی دوست (ಡωಡ) 

واندا( ارت دیجیتالی'-')

تو انیمه هم کل وب الی سنپای (ಡωಡ) 

کیپاپ عاری و ننه محی'-'

جواب بودین یالا الگو های شما تو وبلاگا'-'

عاقااااا😭😭😭

بیاین امشب ی پست بزاریم پنت هاوس بازی کنیم😭😭😭

یا اثن بریم چتروم😭😭😭

خعلی دیلم تنگولیده واس اون روزا😭😭😭

حقیقتا کرکام•---•

عاقا•-•

گوشیم ت شارژ بود•-•

26 درصد بود•-•

انتنش قط بود•-•

داداشم گف روشن خاموشش کن درس میشه•-•

منم کردم•-•

روشن کردم دیدم شارژش شده 91●---●

پرام پشمام کرکام برگام حجمام •-•

قبلنم اینجوری میشدا ولی ن انقد فوقش 10-20 درصد میرف بالا•-•

*وی میرود پشم های خود را جمع بنوماید*

عرعرعرررر یوهووووووو*----*

عاقا صب ساعت تقریبا 7 اینا ی طوفانی اومد اصن...•-•

من خرس قطبیم عز خاب بیدار کرد._.

خعلییییی تند بودا•-•

در حموم عم صدا میداد._.

عز بیرونم صدای وسایل میومد•-•

بععد ساعت 10 اجیم اومد بیدارم کرد

منم وسط خاب شیرین عجیب غریبم بودم._. *-**معمولا عز خابای عجیب خوشم موعاد•-•*

بعد گف بیرونو بنگر...

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

داش برففففف میباریددددددددددددددد*--------*

خوداااااااا*-----*

سومین برف امساللل*--------*

منم سریعععع پاشودم ب بهونه دسشویی رفتم بیرون._.

اونم فخت با ی سویشرت•-•

درو باز کردم با وسایلایی ک ت حیاط ریخته بود برخوردم•-•

ی دمپایی اونورررر ی دمپایی اینورررر در سطل اشغال اونوررررر خود سطل اشغال اینوررررر

اصن اشفته بازاری بود واس خودش•-•

پوکررر رفتم اونور حیاط ک با منظره ی زیبای برف شدید روبرو شدم*----*

چک کردم دیدم پرده ها بستس یا نح همش بسته بود شروع کردم ب ورجه وورجیدن._.

عاخرشم رفتم دسشویی•-•

اومدم خونه چپیدم ت شوفاژ•---•

عاهیییییی هنوزم سردمههههههههه

عاری یخ زده تیماممممم

وایی قر*--------*

امروز....فخ فخ....من....وب زدممممممممم*****-******

۱ بهمن پارسال آوایی بورام اکانت بساختتتتت*****-*****😍🎶🎶

دقیق یادمه ساعت چند پست بگذاشتمو وبو افتتاح*درسته؟😐*کلدم هق هققققق....😭

۱۶:۳۱😭

ای میهن بلاگ عنتررررر نذاشتی وبم یکساله شهT___T

وای اولش بلد نبودم چطور وارد شم همش ادرس وبو میزدم همراه با کاربری بعد میگفتم مثلا بقیه میان اینجا چجوری پست میزارن؟😂

اخ اخ اخ بعدش که یاد گرفتم بلد نبودم چطور عکس اپ کنم لینکشو کپی😂💔

اومدم تو یه دفترم لینک به اون بلندی رو نوشتم بعدش گفتم یعنی بقیه اینطوری میکنن؟پس چطور سریع پست میذارن؟😂💔

هنوز اون برگه دفترمو دارممم😂

وایی چه ذوق و شوقی داشتم😭🖤

بهمن وب زدم

بهمن اومدم تو شعبه اول وب تانیا با عاری و سامی و پری و پری عقلی و ماهی و انسه دوست شدم*-♡

اخ اخ اخرش نفهمیدم اون الی پسر بود یا دختر؟😂کیا یادشونه؟😂

بعد تا من میومدم میدیدم ماشالا چقد چت کردین😂🖤

بهمن با مهی دوستیدم***-***

بهمن تو وب عسل نویسنده بشدم😢💔

بهمن اولین داستانمو نوشتم ~عشق همیشگی~  که اخرشم ولش کردم چون ایده نداشتم واسش😂

هیییییییییی اون شبی که فرداش اوایی برام اکانت زد دوست خرسم اومده بود خونمون 😂

بعد اخر با اوا چت میکردم میگفتم دوست برادرم اومده خونمون اونم گفت الان؟چه وقت شناس منم گفتم کجاش وقت شناسه مطمئنم واسه خوردن اومده😂❤

 

هی روزگاررررررر چه زود گذشت😭😭

 

اهم اهیم اینجور نگاه نکنیدا بعد بگین داره پز میده چیه خب بدجور ذوق دارم😊😭😍😔

 

هیی بیاین همدردی کنییییین😢😢🖤