خلاصع صحبتای منو داداشم این چند روز😂...
داداشم:*دستاشو میزنه بهم*خفف عوکی منکح ت کرونا بیرون نمیرم پ کادو عم تعطیله
من:عوکی پ عز کیکم خفری نی*انقدد ک کیک دوس داره"-"*
*روز بعد*
داداشم:*خودشو میندازح رو مبل*خففف سفارش انجام گشتتت
من:اورین گاو خودمی^^
داداشم:*چپ چپ نگا کردن*برم لغو کنم؟😒
من:لغو کنی کیکی در کار نی😜
داداشم:هعیی اخح تو کی انقد حاضر ج شدی...*میره ت اتاقش*
*روز بعد*
داداشم:عاریییی اس ام اس اومد گفتح سفارش لغو شدحح
من:جاننن منننن؟؟؟
داداشم:بیا خودت بویننن
من:*بودو بودو میره میخونه*عرررر اخح چرا اینقده من بدشانسمممم
داداشم:ویت...اسم کادو رو ک ندیدییی؟؟
من:وات مگ اسم کادوعم بود؟*قیافه عی منگلانح*
داداشم:عوکی خوداروشکر ندیدی
*روز بعد*
داداشم : *میاد اتاقم*کسی اینجا نیسسس ی در انجا موندحح
من:منم منم خاهرتون چی اورده عی برایمان عی سنگی.-.*بیشتر مواقع داداشمو میخام سریع صدا کنم تبدیل میشح ب داشی و داش عم ت زبون ما ب معتی سنگ بید واس همین سنگی عم میگم.-.البتح داعشی عم میش گف😂*
داداشم:هرهر"-"
من:کرکر"-"
داداشم:میاد میشینح رو تخت*موگم نظرت چیع ی جعبه خالی بت کادو بدم ها؟
من:هوممم بد نی منم در عوضش ی پیشدستی خالی کیک میدم^^
داداشم:ب مولا ک زیادی حاضر جوابی.-.
من:نظر لطفته😌
داداشم :تعریف نبود.-.منگل._.*عز اتاق میره بیرون*
*روز بعد *
داداشم:منکح نیت داشتم کادو بدم ولی نشد">"
من:منم نیت داشتم کیک بدم بت ولی نرسید"<"
داداشم:*لفت د هوم*
*روز بعد ک میشح همین چند دقه پیش*
داداشم:خعفف...
من:*حرفشو قط موکونم:من نمد کادو رو باید بگیرییی
داداشم:*خنده عی مکوند*موگم چطوره برات قندون بگیرم؟
من:عوکی پ فخت منتظر ماکت کیک باوش^^
داداشم:هع خداااا نمیشح من یچی بگم تو یچی نگیییی؟-_-
من:نوچ برادر من ^^
داداشم:*اینبار لفت د لایف*
خاعففف اینا خلاصه عی عز حرفای منو داداشم ت این چندروز بود😂
گفتم بزارم شاعد شومام کمی خندیدین
بنظر خودم ک فان بود:>
قشنگگگ مخ داداشمو با حاظر جوابیام خوردم:>
انتظار دیگ عی عم نمشح داشت وختی بایست شوگاست:>😂