این قسمت:مش دونالد😂

داداشم:*وی را قلقلک میدهد*

من:*اخم میکند*

داداشم:اخم میکنی جوشات دیده نمیشنا:|~

من:*پوکر میشود*

داداشم:جوشکی موشکی...

من:*حرف وی را قط میکند*پوشکیی:>

داداشم:توشکی؟:>

من:*کمی تامل مینوماید*هن؟.-.

داداشم:توی شکی؟._. یا مشکوکی؟.-.

من:*وی تازح منظور را گرفتح و خنده عی مینوماید*

داداشم:*پس عز کمی تامل*:روزی روزگاری 3 تا داداش بودن ب نام های مش کوک،مش دونالد و مش غلام

من:*وی جوری ب داستان گوش مینوماید ک کسی نداند فکر مینوماید داستان واقعی میباشد"-"*

بعد مش دونالد تصمیم میگیرح بره خارج تحصیل کنه

بعد از فارغ التحصیلیش اسمشو عوض میکنح

حدس بزن اسمشو چی میزارح؟:>

من:هام؟.-.چی میزارح؟.-.

داداشم:مک دونالد یاع یاع😂😂

من:*وی نیز همراه داداشش جر مخورد😂*

داداشم:حالا بعدش مش کوکم رفته کره اسمشو گذاشتح جونگکوک😂

من:😂😂😂😂😂

 

خلاصح کح دیشب گشنگگگ داشتم جر مخردم عز دست داداشم😂😂

عاقا موگم موافقین عز این ب بعد صحبتای فانمونو بوزارم وب؟😂