من در راه برگشت به خانه در حال پست پستیدن بودم که یهو شنیدم پدر و مادر دارن راجب آتیش و اینا میحرفن گوشی گزاشتم زمین دیدم عه ی خونه آتیش گرفته 😐 منم در حالیکه صدای آتش نشانی میومد و مردم جمع شدن و بابام داره رانندگی می‌کنه به سمت خونه با سرعت گوشیو برمی‌دارم و اولین کاری که میکنم عکس میگیرم به دوستام بفرستم و  بزارم وب 😂😂😂

که تلاشم بی نتیجه نبوده و سه چهار تا عکس گرفتم که یکیشو میزارم 😂

​​​:

آره دیگه باید بیان از من تشکر کنن که انقد به فکر خونه اون بشر بودم اولین کاری که کردم کمک بوده 😂😂

عه همین الآنم ننم صدام کرد ی از ابر نشونم بده یجوری بود انگار یچیزی ترکیده 😂 امروز همه چیز ترکون در ترکون و آتیش تو آتیش بوده 😂😐 برم اون پستی که میخواستم بپستم بپستم 😐 اما جدا از شوخی بیچاره صاحب خونه که خونه هم نبودن خدا کمکش کنه 😐