خلاصه ای از امروز -ᴗ-
صبح ساعت ۱۱ از خواب بیدار شدم
با نوتیف پستای کوکی برخورد کردم :""""|
بعد اینکه مطمئن شدم بعد قرنی عکس گزاشته و من خواب نیستم
رفتم گروه دوستاموو سوراخ کردم که بیدار بشن -ᴗ-
بعدش تا ساعت ۵ که مامانم و داداشم برن پارک داشتم انیمه میدیدم☺
ساعت ۵ اینا مامانم و داداشم رفتن بیرون و اصل ماجرا شروع شد
گوشی رو وصل کردم تلوزیون
اهنگای مختلف گزاشتم صداشو صد تا کردم کل قر دادم کلیم ویدیو خنده دار گرفتم از رقصام برای هلن فرستادم* هنوز جونم درد میکنه :|*
بعدش پاشدم چادر مامانمو برداشتم -ᴗ-
اهنگ تولد اندی رو گزاشتم
با چادره کلی رقصیدمو مسخره بازی در اوردم ویدیوشم برای هلن فرستادم -ᴗ-
قرار بود ویدیو کالم با هلن بریم کیک یزدی فوت کنیم * 😭😂😭* برای تولد کوک که بابا من اومد☺🌹
بعدش تا بابام رفت یهو نوتیف لایو کوک اومد
هیچی کل لایو دیدم ☺🌹
بعدشم شب شد خدمت شمام☺🌹
* بیاین کلون بودنمون که منتظر تبریک تولد جیمین و مخصوصا تهیونگ بودیمو در نظر نگیریم-ᴗ- *
کلن تولدش خیلی خوش گذشت☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺☺
جاتون خالی🌹☺