روزگاری است...
مینویسم تا این نیز بماند با خاطراتمان
روزگاری گذشت و ما را پشت سر گذاشت؛ همانطور که ما اینجا را گذراندیم و فراموش کردیم. حال، چیزی جز خاطره از وبگردیهایمان نمانده که گاه و گاه در بین بحثهایمان میاید؛ با حسرتی تمام میشود و میرود.
قصد این بود که بگویم روزگاریست که هیچ چیز نمیتواند دوام بیارد،مگر دوستی و محبت انسانی. میهن بلاگ تمام شد،بلاگفا شروع نشده تمام شد و بلاگیکس... این هم تمام شد. گروه ۱۸ نفره ما هم در وب تمام شد. ۱۳ تن ما در واتساپ نیز تمام و شد اکنون ۱۰ نفری هستیم در تلگرام و خاطرات و دوستیمان. شش نفر به دلایل بسیار نماندند و دو نفر طرد و رها شدند...
خواستم اینجا،در کنار تمام خاطرات بهجای ماندهمان آرزو کنم تا پایدار بمانیم و این دوستی را تا دههها ادامه دهیم...
پنج سال گذشت و من کنارتون هستم... دقیق پنج سال شده است که از ورود من به دنیای وب و دوستی با شما میگذرد:) این پنج سال گذشته را رشد و تغییر کردیم و صدمهها دیدیم؛در کنار هم. ایستادیم و یاری کردیم و شاهد یکدیگر بودیم.
مینویسم تا این نیز کنار یادگارهایمان بماند.
شب چهارشنبه سوری فرخنده باد و سال نویی خوب را پیشاپیش آرزو میکنم.