♡افتابه مسی♡p5♡
دستم ایشکستتتتتتتتتتت
متاسفانه پوستر نعریم
__________________________________________________________
~قسمت پنجم:امریکا~
*ناگهان زمین دهان وا کرده و همه ب دنیای دیگری پا میگذارند*
*همه با هم شروع ب عر زدن در حالی ک روی هوا معلق هستند میکنند*
*تکه های سقف خانه ی پچل روی هوا همراه انها معلق است*
*تکه ای از سنگ های خانه بر سر سامی فرود می اید*
*کسی ب او توجه نمیکند*
*بعد از نیم ساعت همچنان روی هوا هستند*
*حوصیشان سر میرود*
*همه یکصدا عر میزنند*
*ناگهان همه میبینند ک دارند فرود می ایند*
*عر انها ب جیغ تبدیل شده و غزل خداحافظی خود را میخوانند*
*وقتی ب پایین میرسند متوجه میشوند که هنوز روی هوا معلق هستند-__-*
*مهی متوجه چیزی شبیه اهرم میشود*
*اهرم را میکشد*
*ناگهان همه ب زمین می افتند*
*بعد از برسی کامل متوجه میشوند ک روی این چیزایی ک میرن روش و باد میزنه و روی هوا معلقت میکنه فرود آمدند🤣*
قیافه ی انها بعد از فهمیدن اینکه تمام این مدت سرکار بوده اند:😑
*بهی از انجا بیرون می اید و با دیدن جایی ک در ان هستند جیغ میزند*
*بقیه هم ب سوی او میدوند تا ببیند چه شده اس*
*ناگهان میبینند ک در یکی از شهر بازی های لس انجلس فرود امده اند*
*کسانی ک در شهر بازی هستند با صورتی پوکر ب انها نگاه میکنند😐
*انها متوجه میشوند ک چقدر ضایه شدند و خود را جمع و جور میکنند*
*همه ب خود می ایند و یادشان میاید ک در امریکا هستند*
*کرسی متوجه میشود ک سامی در انجا حضور ندارد*
*از بقیه سراغ سامی را میگیرد*
*بقیه هم نمیدانند*
*پری ب جایی اشاره میکند و میگوید: فک کنم جواب سوالتو اونجا بگیری😐*
*ناگهان سامی را درحال اسکول بازی و ادا در اوردن پیدا میکنند *
قیافه ی سامی :
*او را از ان وسط جمع میکنند*
*وی با چهره ای دیوانه مانند ب بقیه نگاه میکند*
*ناگهان ننه دینی از فاصله ی صد متری افتابه مسی اش را بر روی سر سامی فرود می اورد*
*عقل سامی برمیگردد*
*همه با تعجب بر میگردند*
*ننه دینی را با حالت قهرمانانه ای میبینند*
*سامی بلند شده و بعد از فهمیدن اینکه در امریکا هستند دوباره خل میشود*
*ننه دینی با صورتی پوکر دوباره افتابه را بر سر سامی فرود می اورد*
*سامی تشکر کرده و همه همینطور بدون هدف شروع ب راه رفتن میکنند*
ادامه دارد............
آفتابه مسی تمام