حسنی نگو جَوون بگو علاف و چش چرون بگو موی ژلی،ابرو کوتاه،زبون دراز، واه و واه و واه 👱 نه سیما جون،نه رعنا جون👸💁 نه نازی و پریسا جون👩👧 هیچ کس باهاش رفیق نبود تنها توی کافی شاپ نگاه می کرد به بشقاب!😄🍝🍴 ممد(دوستش) میگفت:حسنی میای به سربازی؟👷 نه نمیام نه نمیام به دخترا دل میبازی؟!☺💔 نه نمیخام نه نمیخام گل پری جون با زانتیا🚗 ویبره می رفت تو کوچه ها گلی چرا ویبره می ری؟ دارم می رم به سلمونی که شب برم به مهمونی👸
گلی خانم نازنین، با زانتیای نقطه چین😌 یه کمی به من سواری میدی نه که نمیدم چرا نمیدی ؟ واسه اینکه من قشنگم،درس خونم و زرنگم👍 اما تو چی؟😒 نه کار داری؛نه مال داری؛فقط هزار خیال داری!👮 موی ژلی،ابرو کوتاه،زبون دراز،واه واه واه👦 در وا شد و پریچهر👧 با ناز اومد تو کوچه پری کوچولو،تپل مپلو میای با من بریم بیرون؟👫 مامان پری ،از اون بالا👵 (اینجاش یاد ننه دینی میفتم) نگاه می کرد تو کوچه را داد زد و گفت:اوی..بی حیا! برو خونتون تو را به خدا🚶🏃 دختره ریزه میزه؟ حسابی فرز و تیزه 👯 اما تو چی؟
نه کار داری نه مال داری ؛فقط هزار خیال داری☺ موی ژلی ابرو کوتاه ، زبون دراز، واه و واه و واه