استغفرالله😐 خدا توبه 📿📿
خو من یه خوابی دیدم🙂
خواب دیدم به خاطر مشغله کاری بابام(که هیچ ربطی به شغل واقعیش نداره😐) باید بریم کره😐
بعد یچی میشه میریم سئول😐
من متوجه میشم که کنار هتل ما بی تی اس کنسرت دارن🙂
بعد نمیدونم چرا برا کنسرت ساعت کوک کردم:/
بعدش رفتم کنسرتشون داشتن اهنگdynamite رو اجرا میکردن😐
بعد کوکی پاش خورد به من😐😂
و من تو خواب غش کردم کولی بازی در اوردم😐😂
بعدش داشتن میرقصیدن یهو اومدن دست منو کشیدن بردن گفتن بیا برقص:/
بعد نمد چی شد جیمین با من رفیق شد😐:/
بعد یهو با جیمین از جمع ناپیدید شدیم رفتیم یه جا دیگه😐
بعد جیمین اونجا به رقصش ادامه داد منتها من نمیدوشتم دارن ازش فیلم میگرین و منم پشتش جوگیر داشتم با دینامیت قر میدادم😐🙂:/
بعد منم کلی ازش عذر خواهی کردم :/
بعد تو خواب من چاق بودم ://////
موهامم طلایی یود://
کسنرتشونم یادمه ساعت ۱۰:۳۸ بود :////
بعد یهو یه استخر بود یه داعشی اومد توش یه تفنگ انداخت :/🔫
بعد من تفنگه رو برداشتم پرت کردم یه جا دور بعد یهو دیدم داره اتیش میگیره شوهر خالم با یه بیل گِل خاموشش کرد:/
بعد با جیمین خوشکل کردیم رفتیم پیش برغیه :/
کوکی خیلی مغرور شده بود:/
و یهو پسر رضا شاه خیلی جذاب اومد و با بی تی اس در مورد ایران حرف زد :/
بعد یکی میگفت این پسر شاه خیلی جذابه ها :/
بعد یهو دیدم تو یه پارتی ایم :/
کلی رل اونجا بودن :/
من اون وسط داشتم برای بی تی اس غش و ضعف میکردم :///////
بعدش دیدم خوابم داره زیادی سمی میشه بیدار شدم:/
یه جاشم بود داشتم التماس مامانم میکردم بریم لباس و وسایل و البومای بی تی اسو بخریم :/