خانمها و آقایان به یه قسمت دیگر از پشم ریزونای بنده که از سر بیکاری عه خوش تشریف آوردید 😂😎

یادتون نره اینبار اول فقط عکسا رو بخونید بعد با نوشته ها بخونید می‌خوام پشماتون بریزه من پشم خریدم بفروشم براتون پشماتون نریزه به کی بفروشم؟😐😂

*وی در تخت گلو ای پاره و آب دماغی بیش از اندازه و حالی که کمی بهتر از حال مردگان است دارد پست میپستد*😂😐

بپر ادومه + من علاقه خاصی به ادامه دارم 😂+

 

 

 

 

 

 

 

 

 

 

بنرش:

این از بنرش

راجب اولی جونم واستون بگه که عمه و شوهر عمه من این بیماری رو دارن اسممو صدا می‌زنن و میگن من نبودم  که احتمالا در اقوام شوما هم یه همچین مریضی هست 😂😐

راجب دومی ام بگم که اگه میترسید گربه نیارید تو خونه 😐😂 چه کاریه آخه؟😂

راجب اولی: عایا وقتی من از گور برخواستم شوما ترسیدید؟😂😂😐

راجب دومی: تو این دومی پدر من جزو اون کسی که در میزنه بوده 😂 ماجرا از این قراره که پدر من و باجناق هایش خیلی با هم صمیمی اند  یک شب پا شدن رفتن بیرون   از خونه اون یکی خالم یچیزی بیارن تا بیان برسن خونه ما دیر شد یکم  بعد اینا خوابشون میومد بجای اینکه بیان طبقه ما رفتن طبقه بالایی ما😐😂 این پدر من کلید و انداخته میبینه باز نمیشه + نصف شب عهه+😂 تا می‌خواد در بزنه یه نیگا به آسانسور میندازه میبینه طبقه دومه 😂😐 خوب شد از خواب بیدار نشدن 😐😂

خلاصه که اگر این اتفاق افتاد نترسید همسایه پایینیتونه 😂 شایدم بابای من 😂

​​​​​​

خواهران گرامی چرا رعایت نمیکنید آخه 😂😐 عه😂

حاجی شاید فیوز پرید شایدم برقا رفت این احساس ترس داره؟😂

 

 

 

 

پشمات ریخت؟ نریخت؟

اگر نریخت:

فرض کن اون کمده  تو تاریکی اتفاق بیافته گربت هم اونجا باشه و عمه ات هم کرم بریزه 😂

اگر ریخت:

پشم می‌فروشم در هر سایز و رنگی هر چقدر بخوای 😂 برگ و کرکم می‌فروشم 😂 اما اگ خودت ریختی چیزی ندارم😂😐

 

آها راسی دیشب فیلم ترسناک می‌دیدم اسمش دراکولا بود *خارجی بود*  اونم با خانواده من موندم سانسور چی این فیلم کی بوده 😐😂  با خانواده اصن ی صحنه هایی داشت خودم ریختم 😂😐 یکی نیست بگه میخوای خونشو بخوری بخور تموم کن دیگه چرا کارای بد می‌کنی 😂😂😐

تامام تامام

باااااااااااعیییییییییی