از بیکاری رفتم معنی ونوم رو در اوردم -___- :

معنی: زهر، سم، مسموم کردن، مسموم شدن


معانی دیگر: (فقط در مورد مار و دیگر جانوران) زهر، کین، بدخواهی، بدجنسی، نفرت، آریغ، عداوت، (نادر) هر نوع زهر، زهر مار و عقرب و غیره، کینه

بررسی کلمه venom

اسم ( noun )

• (1) تعریف: the poisonous fluid that certain snakes, insects, scorpions, and other animals produce and transmit to their prey by biting or stinging.
• مترادف: toxin
• مشابه: bane, poison, toxicant