♡افتابه مسی♡p7♡
*و ان مرد کسی نبود جززز*
*ترامپ با زیر شلواری گل گلی._.
*ترامپ از ماشین خود پایین می آید و دستی بر موهای خود میکشد *
*همه پوکر نگاهش میکنند*
*ترامپ فکر میکند همه از درصد بالای جذابیتش به او نگاه میکنند و پایش را بالا میگیرد تا مردم کف آن را لیس بزنند*
*همه عوق میزنند🤢*
*ننه دینی صبرش تمام میشود و نمیتواند ترامپ خل شده را با شلوار گل گلی تحمل کند*
*به اطراف مینگرد*
*نظرش به ماهی جلب میشود *
*ماهی فکر ننه را میخواند*
*با چشمانی 0___0 به ننه مینگرد*
*به ننه التماس میکند که این فکر را از سرش بیرون کند*
*اما ننه دست بر نمیدارد و میرود و در گوش خواهرش محی نقشه را میگوید*
*ننه محی بسیار از این پیشنهاد ننه دینی خوشش می اید و او را تشویق میکند*
*ننه دینی میپرسد:محی حالا چجوری این کار رو انجام بدیم؟*
*ننه محی ان لحظه مغزش هنگ میکند و قابلمه ی خود را برمیدارد و با ان به سر خود میزند اما تاثیر نمیکند*
*ننه میرود تا از مارال نظر بخواهد*
*مارال میگوید:پیش پیش پیش فیش فیش فیش(چیه .__. مثلا داره در گوشش میگه دیه)*
*ننه از نقشه ی مارال بسی خرسند میشود و برای تشکر از او با افتابه بر نشیمنگاهش میزند*
*مارال و ننه دینی به ارامی به سوی ماهی میروند *
*ننه دینی به مارال چشمک میزند;)*
*ناگهان مارال شال ننه محی را به دور چشمان ماهی میبندد*
*و ننه دینی میخواهد وارد عمل بشود که متاسفانه میبیند ماهی ابرویش میرود*
*ننه با خود میگوید چه کنم چه نکنم؟ که فکری به ذهنش می اید*
*از افتابه خویش به عنوان بلندگو استفاده میکند و عربده میزند:ماهیییی بدو یجوری شلوار مبارکتو بده بهم بدم به این ترامپ ننه مرده *
*مارال در گوش ماهی میخواند:یا همین الان شلوارتو میدی یا مجبوری شب موقع خواب با شینا در یک تخت بخوابی*
*ماهی با اینکه از خدایش است ولی میگوید باشه باشه میدم*
*و تمبان(همون شلوار) خود را به ننه دینی میدهد*
*ننه دینی به سرعت جت به سمت ترامپ میدود تا شلوار را در کله اش جای دهد(امممم چیزه اشتب شد یعنی شلوار را به او بدهد)*
*و ننه دینی همانطور که میدود نگاهش در نگاه ترامپ گره میخورد*
*ولی ننه یادش می اید که قبلا با دمپایی خود ازدواج کرده است*
*و به همین دلیل نگاهش را از ترامپ میگیرد و شلوار را در سوراخ دماغ های ترامپ میکند(ای بابا بازم اشتب شد .. ینی شلوار را به اون میدهد)*
*ترامپ که خل شده است نمیداند با شلوار چه کند*
*از ان ور ماهی عربده میزند شلوارم کجایی دقیقا کجایی ؟ کجایی تو بی من . تو بی من کجاااایییییی*
*ننه دلش برای ماهی میسوزد و ناگهان چادر خود را بر کمر ماهی میبندد*
شینی با چشمانی0___0 به وی مینگرد *
*عربده میزند:الماهی والعرب... هاتانِ بنتانِ0___0 و النسیانِ والمنگولانِ(و هر چیز عربی چرت و پرتی که میداند میگوید)*
*ماهی با نگاه کردن به خودش همچو خر میخندد*
*همه ابراز تاسف میکنند که بزرگ خاندانشان به این وضع افتاده*
*ننه محی شال خود را بر روی چشمانش میبندد و به سمت ترامپ میرود تا شلوار ماهی را به او بپوشاند*
*یک عده زن با لباس های بسیار نامناسب از انجا رد میشوند*
*ننه دینی یاد جوانی هایش می افتد*
*و یکدفعه ............!*
________________________________________________________________________________________________
افتابه مسی تمام
شینی: تادام پوستر درست شد😁
ساری سامی😁
تا اومدم پوستر رو درست کنم حالم خراب شد بحاطر کلیه ام و هزارتا ماجرا😐
خلاصه همین الان وقت کردم درست بکنم😁
ببخشید اگر بد شده😶
پ.ن: مشکلی نیست با ماهی تو یک اتاق میخوابم ولی ماهی رو تو یک کمد زندانی میکنم بعدش خودم با خیال راحت تو اتاق میخوابم😁😂
سامی:تنکیو عاااوولی بشده😁