اخیش اینم اخریش😩😩

سامی امروز همه کارارو رو دوش منه بدبخت گذاشتی😑😑😑

اینم از پارت جدید امیدوارم خوشتون بیاد😁


~این قسمت:اتفاقات عجیب~

.

.

.

*ب اشپز خانه رفته و ی چیزی کو...چیز میخورد*

 *در حال خوردن ب جاهای دیگر خانه رفته و دنبال اهل خانه میگردد*

 *دلشوره میگیرد(بیرون برف میبارد) لباسی گرم پوشیده و ب کوچه میرود*

 *و با صحنه ای مانند این مواجه میشود 0_________o :

*سوووت و کوووررر...*

 *تا ب حال محله ی مش قلی (اسم اصلیشو یادم نیس :/) را اینطور ندیده بود*

 *او... یعنی شینا...دلتنگ بقیه شده بود*

 (در همان لحظه ویلای شمال)

*هلههه دان دان دانه هله یدانههه یدانه😂*

*بروبچ وسط خانه پارتی راه انداخته و قر میدهند😂*

 *سامی: تا حالا انقد بعد از ی اتفاق عجیب (همون پرتاب شدنشون ب امریکا) انقد خوشحال نبودم💃*

*افی افسرده طور گوشه ای نشسته*

*سامی پیش وی میرود*

*او را در اغوش گرفته و با وی حرف میزند*

 *شیپر ها تا میان دهن وا کنند ننه دینی مانند سوپر من ... چیز سوپر زن با حرکت جانانه ای افتابه مسی اش را ب صورت دومینو وار ب ترتیب روی سر انان فرود می اورد*

 *ننه: خاک ت مختون کنن اینا زن و شوهرن😐*

 *شیپر ها خفه گشته*

 *افی سامی را پس زده😳*

 *سپس کاپشن چرمی ک سامی برای او با پول فروختن وانت داغون به اوراق فروشی خریده بود را پوشیده و از خانه بیرون میرود*

*سامی عزیزم کنان ب دنبال او دویده*

 *بعد از چند لحظه همه در حیاط ویلا جمع میشوند*

 *افی در مرکز حیاط رو ب روی بقیه ایستاده*

 *سپس دو دستش را ب سمت اسمان برده*

و میگوید: هیچ وقت بم توجه نکردین ...

پ بهتره نباشم😈

 *ناگهان رعد و برقی🎇✨ افی را مانند جادوگر ها غیب میکند*

*چند لحظه بعد :*

*سامی در حال عر زدن روی زمین غلت میزند💔😭*

*بقیه هم ناراحت شده و عر میزنند😭*

*کاراگاه ماهی وارد صحنه میشود🕶*

*ماهی:دنبالم بیاین*

 *همه همراه با ماهی ب زیر زمین ویلا میروند*

*همه با صحنه ای مانند این مواجه میشوند 0_________________0 :*

 

*همه مانند خر با چشمانی از حدقه بیرون زده ودهانی تا هسته ی زمین باز ب در و دیوار زیر زمین زل میزنند😳*

 *سامی ناگهان میگوید : عه ماهی ت انقد خطت🖊 خوب بود ما نمدونستیم کلک؟😉*

 *همه در همان لحظه بعد از حالت مات و مبهوت ب پوکر تغییر جنسیت ...چیز تغییر حالت میدهند و بعضی دو دستی ب پیشانی خود میزنند💁🤦 ک طرف نیم ساعت داش ب خط نستعلیق ماهی بالای نقشه ب جا خود نقشه نگا میکرد 😑💁🤦 *

*ماهی: اگ دقت کرده باشین میبینین ک من در هر موقع ک شما مشغول کاری بودین منو کم دیدین*

 *ماهی ادامه میدهد: طبق تحقیقات من همه ی اتفاقات عجیبی ک واس ما اتفاق افتاد(مث اون پرتاب شدن ب امریکا) کار ی نفره و اون یکی از ارواحیه ک قبلا باش ارتباط داشتم ... بیل*

 *بقیه: بیل؟؟!0____0* 

*سامی: خاک ط سرت مگ بیلم روح داره؟😐* 

*ماهی: اقاااا اون بیل ن*

*-کدوم بیل؟*

*-همون بیلی ک اهو ناز داره عای بله 💃😂*

*چیز اهم اهم اشتب شد اسمش Bill عه اینم عکسش* 

(از اون همون بیل تا الان ماهی داره حرف میزنه)

*بیل سایفر*

 *یجورایی دشمن قسم خورده ی منه*

*😂و امااااا میرسیم ب چیزی ک اصن بش توجه نکردینننن😂*

 *هیشکی توجه کرده ک شینی جو . . . چیز اشتب شد شینی اینجا نیس و ت محله مش قلی جاش گذاشتیم؟* 

5 دیقه بعد:

*ننه دینی با افتابه اش بر سر سامی میزند و دخترش را می طلبد*

 *پری گوشه ای نشسته و عمه عمه میکند😭*

*مهی از کرسی زنش خاهرش را میخاهد*

 *ماهی ارام ارام از جو خارج شده و سوار لامبورگینی اش میشود*

 *همه با هم: کجا؟*

 *ماهی: میخام برم سوار بر اسب سفیدم دنبال عشقم😍*

 *شیپر ها اینبار تا میان دهن وا کنند ننه دینی و بقیه هم با او همراه میشوند: شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان😂*

ادامه دارد ............


سامی: چطو بود؟😁

همش کار خودمه 😁

با تچکر از مهی بابت جا ب جایی پارتای قبلی و این پارت😁

مهی: خواهش میکنم😑

سامی: نظر لایک فراموش نشه

راستی کاتی پوسترو بی زحمت درست کن🌹😁

شینی: درستیدم ._. اما احساس میکنم خیلی زشت بیده ._.

آفتابه مسی تمام