♡افتابه مسی♡p8♡
اخیش اینم اخریش😩😩
سامی امروز همه کارارو رو دوش منه بدبخت گذاشتی😑😑😑
اینم از پارت جدید امیدوارم خوشتون بیاد
~این قسمت:اتفاقات عجیب~
.
.
.
*ب اشپز خانه رفته و ی چیزی کو...چیز میخورد*
*در حال خوردن ب جاهای دیگر خانه رفته و دنبال اهل خانه میگردد*
*دلشوره میگیرد(بیرون برف میبارد) لباسی گرم پوشیده و ب کوچه میرود*
*و با صحنه ای مانند این مواجه میشود 0_________o :
*سوووت و کوووررر...*
*تا ب حال محله ی مش قلی (اسم اصلیشو یادم نیس :/) را اینطور ندیده بود*
*او... یعنی شینا...دلتنگ بقیه شده بود*
(در همان لحظه ویلای شمال)
*هلههه دان دان دانه هله یدانههه یدانه*
*بروبچ وسط خانه پارتی راه انداخته و قر میدهند*
*سامی: تا حالا انقد بعد از ی اتفاق عجیب (همون پرتاب شدنشون ب امریکا) انقد خوشحال نبودم💃*
*افی افسرده طور گوشه ای نشسته*
*سامی پیش وی میرود*
*او را در اغوش گرفته و با وی حرف میزند*
*شیپر ها تا میان دهن وا کنند ننه دینی مانند سوپر من ... چیز سوپر زن با حرکت جانانه ای افتابه مسی اش را ب صورت دومینو وار ب ترتیب روی سر انان فرود می اورد*
*ننه: خاک ت مختون کنن اینا زن و شوهرن😐*
*شیپر ها خفه گشته*
*افی سامی را پس زده*
*سپس کاپشن چرمی ک سامی برای او با پول فروختن وانت داغون به اوراق فروشی خریده بود را پوشیده و از خانه بیرون میرود*
*سامی عزیزم کنان ب دنبال او دویده*
*بعد از چند لحظه همه در حیاط ویلا جمع میشوند*
*افی در مرکز حیاط رو ب روی بقیه ایستاده*
*سپس دو دستش را ب سمت اسمان برده*
و میگوید: هیچ وقت بم توجه نکردین ...
پ بهتره نباشم😈
*ناگهان رعد و برقی🎇✨ افی را مانند جادوگر ها غیب میکند*
*چند لحظه بعد :*
*سامی در حال عر زدن روی زمین غلت میزند💔*
*بقیه هم ناراحت شده و عر میزنند*
*کاراگاه ماهی وارد صحنه میشود🕶*
*ماهی:دنبالم بیاین*
*همه همراه با ماهی ب زیر زمین ویلا میروند*
*همه با صحنه ای مانند این مواجه میشوند 0_________________0 :*
*همه مانند خر با چشمانی از حدقه بیرون زده ودهانی تا هسته ی زمین باز ب در و دیوار زیر زمین زل میزنند*
*سامی ناگهان میگوید : عه ماهی ت انقد خطت🖊 خوب بود ما نمدونستیم کلک؟😉*
*همه در همان لحظه بعد از حالت مات و مبهوت ب پوکر تغییر جنسیت ...چیز تغییر حالت میدهند و بعضی دو دستی ب پیشانی خود میزنند💁🤦 ک طرف نیم ساعت داش ب خط نستعلیق ماهی بالای نقشه ب جا خود نقشه نگا میکرد 😑💁🤦 *
*ماهی: اگ دقت کرده باشین میبینین ک من در هر موقع ک شما مشغول کاری بودین منو کم دیدین*
*ماهی ادامه میدهد: طبق تحقیقات من همه ی اتفاقات عجیبی ک واس ما اتفاق افتاد(مث اون پرتاب شدن ب امریکا) کار ی نفره و اون یکی از ارواحیه ک قبلا باش ارتباط داشتم ... بیل*
*بقیه: بیل؟؟!0____0*
*سامی: خاک ط سرت مگ بیلم روح داره؟😐*
*ماهی: اقاااا اون بیل ن*
*-کدوم بیل؟*
*-همون بیلی ک اهو ناز داره عای بله 💃*
*چیز اهم اهم اشتب شد اسمش Bill عه اینم عکسش*
(از اون همون بیل تا الان ماهی داره حرف میزنه)
*بیل سایفر*
*یجورایی دشمن قسم خورده ی منه*
*و امااااا میرسیم ب چیزی ک اصن بش توجه نکردینننن*
*هیشکی توجه کرده ک شینی جو . . . چیز اشتب شد شینی اینجا نیس و ت محله مش قلی جاش گذاشتیم؟*
5 دیقه بعد:
*ننه دینی با افتابه اش بر سر سامی میزند و دخترش را می طلبد*
*پری گوشه ای نشسته و عمه عمه میکند*
*مهی از کرسی زنش خاهرش را میخاهد*
*ماهی ارام ارام از جو خارج شده و سوار لامبورگینی اش میشود*
*همه با هم: کجا؟*
*ماهی: میخام برم سوار بر اسب سفیدم دنبال عشقم*
*شیپر ها اینبار تا میان دهن وا کنند ننه دینی و بقیه هم با او همراه میشوند: شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان شیهان*
ادامه دارد ............
سامی: چطو بود؟
همش کار خودمه
با تچکر از مهی بابت جا ب جایی پارتای قبلی و این پارت
مهی: خواهش میکنم😑
سامی: نظر لایک فراموش نشه
راستی کاتی پوسترو بی زحمت درست کن
شینی: درستیدم ._. اما احساس میکنم خیلی زشت بیده ._.
آفتابه مسی تمام