اهههه یادش بخیررر(نیم پارت)😂😂😂
اقا بچه ها هالووین رو یادتونه؟
منو کرسی یه داستان نوشته بودیم
ولی یادم رفت بزارم😂😂😂😂😂😂😂
اخه حافظه تا چه حد؟😂😂😂
داشتم تو مِمو هام میگشتم که به داستان ترسناک برخوردم گفتم اهههه یادم رفته بود😂
یعنی خاک تو سرم اخه الان وقت گذاشتنه داستانه؟😂😂😂
بفرمایید ادامه ی مطلب مراجعه کنید😂
*ننه دینی و ننه محی در حال حکم بازی هستند *
*کل اهالی ویلا (مثلا ما یه ویلایه خیلی بزرگ داشتیم که باهم توش بودیم) از بیحوصلگی کله ی خود را در افتابه مسی ننه دینی میکوبند*
ننه دینی عربده میزند: به افتابه مسیه من کاری نداشته باشیدددددددددد😡😡*
*سپس انها کله هایشان را جا به جا کله و به گرز الکتریکی ماهی میکوبند*
*ماهی عربده میزند: برید یه جایه دیگه کله هاتونو بکوبیددددددددد این گرز منههههههه😡😡*
*اهالی کله هایشان را عوض کرده و در دیوار کاتی میکوبند*
*کاتی هم عربده میزند که این دیوار خودش است*
*و سپس ننه محی از راه میرسد و کله هایشتن را در قابلمه مسی میکنند*
*ناگهان برق خانه میرود و همه وحشت میکنند*
*عاری عربده میزند: نننننههههههههه مننننن ازززز تاریکییییی میترسممممممممممممممم😭😨*
*پری همانند جنتلزن وارد میشود و میگوید: عاری نگران نباش تا من پیشت هستم هیچ ترس و نگرانی نداشته باش من تا ابد حتی در جنهم هم کنارت میمونم😏*
عاری در بغل پری میپرد و میگوید: پرییییییییییی کلاشکککککک قشنگمممممممممممم عاشقتممممممم******-****** *
*کل شیپ سازان عربده میزنند= پریفهههههههههههههههههههههه (شیپ پری و عاری)*
*رکسانا در پس کله ی همه ی انها میزند و میگوید: خبر مرگتون یکی بره فیوز برق رو چک کنه تا برقا بیاد -_-*
*اینجانب مهندس سامی وارد عمل میشود و میرود تا فیوز برق را چک کند*
*بعد از دقایقی وحشتناک سامی با چهره ی خونی برمیگردد*
*کرسی جیغ میکشد: نننننننههههههههههه جججججججنننننننننننننننننن*
*سامی پس کله ی کرسی میزند و میگوید: بزار تعریف کنم بعد جیغ بکش -_-*
*کل اهالی رویه یک مبل دایره شکل بزرگ مینشینند و یک چراغ قوه وسط میگذارند و منتظر میمانند تا سامی دهن وا کند*
*سامی مینالد: رفته بودم فیوز برق رو چک کنم بعد وقتی در فیوز رو باز کردم پره خون بود تازه خوده فیوز هیچیش نبود بعد وقتی خواستم دره فیوز رو ببندم انگار خونا رویه صورتم پخش شد تازه صداهای عجیبم میومد خیلی عجیب میزد داشتم از ترس میمردم😨*
*افی که در اینجور زمینه ها کمی میداند میگوید:....اون.......جن بود😨*
*ناگهان چراغ قوه خود به خود خاموش میشود*
*سگول یک جیغ فرا صورتی میکشد و بقیه نیز اورا همرا میکنند*
*پارمیس چراغ قوه را چک میکند ولی میبیند که چراغ قوه هیچ اشکالی ندارد*
*همه از ترس وحشت میکنند*
*ناگهان صدایه دو رگه ای میگوید: از اینجا برین بیرون......*
*رکسانا جیغ میکشد" اخخخخخ جوننننننن جنننننننن******-******
*همه در پس کله ی او میزنند و دوان دوان به سمت در خروجی میروند*
*ولی افسوس که انجا اشتباهی بجای اینکه به سمت در خروجی بروند به سمت زیر زمین تاریک و مخوف ویلا رفتند*
*شینا عربده میزند: یکییییی کبریت روشننن کنهههه خیلی تاریکهههههه😭😭😭*
*ماهی که قبل این حوادث داشت مرغ میپخت یک کبریت همراهش بود و ان را از جیبش در اورد و روشنش کرد*
*و وقتی فضا کمی روشن شد انها فهمیدند که در زیر زمین هستند....*
*ننه دینی عربده میزند: احمقااااااااااااایههههه باکااااااااا ما تو زیر زمینننن چیکاررررر میکنیمممممم😠😠*
*ننه محی قابلمه مسی اش را در میاورد و داد میزند: کدومممم خرییییی داشتتتت ماروووو به سمت زیر زمین راهنمایی میکرددد بگه تا من با همین قابلمم بزنم تو سرششششش*
*همه یک صدا میگوید: هیشکیییی ننه محییییییی هیشکی نبوددددد*
*ناگهان صدایه بَمی میگوید: من بودم😈*
*اهالی با ترس سرشان را به عقب بر میگردانند و میبینند که او.........یک جن بودددددددد!!!!!!*
*افی و مهی و شینی و عاری و پری به این ترتیب از ترس غش میکنند*
*کرسی که در این زمینه استاد است یک صلیب بر میدارد و میگوید: به ناممممم پدررررر،پسرررررررر و روح القدس تو را تعمید میدهم که از همانجایی که امدییییی برگردیییییییی (اقا اینجوری نگا نکنید طلسمشو کامل حفظ نیستم رو اب هم بخندین😂😂)
*سپس جن یک جیغ میکشد و دور میشود*
*همه کرسی را تشویق میکنند تا اینکه..........*
*کرسی رنگ چشمانش قرمز میشود*
* سپس به طور ناگهانی کرسی دندان های تیز درمیاورد و قدش بلند میشود*
*درست است یک جن در جلد او رفته👻*
*وقتی که کرسی به طور کامل به جن تبدیل شد یک جیغ بسیار بلند می کشد به طوری که همه گوشهایشان را میگیرند*
نیم پارت بعدیش تو پست بعد👈🏻